سکانسی در فیلم کمدی «محیط اداره» (Office Space) وجود دارد که یک شخصیت داستان در مقابل دو مشاور تعدیل نیرو نشسته است. وقتی از او میپرسند «تو اینجا دقیقاً چه کاری انجام میدهی؟»، او با پوزخندی اعتراف میکند که در هفته فقط حدود ۱۵ دقیقه کار مفید انجام میدهد و بقیه زمانش را تظاهر به کار کردن میکند. آنچه در سال ۱۹۹۹ کمدی بود، امروز به یک اعتراف تلخ تبدیل شده است.
«لنا مکدیرمید» (Lena McDearmid) در یادداشت تحلیلی خود مینویسد که این سوال دوباره به سراغ ما آمده است. سالهاست که تقویمهایمان را پر میکنیم، خودمان را مشغول نشان میدهیم و چرخهای ماشین اداری را در حرکت نگه میداریم. ارزش ما با ساعات کار، خروجیهای کمی و حضور فیزیکی سنجیده میشد. چارهای هم نبود؛ انسانها خودِ سیستم بودند و سیستم برای بقا به حضور مداوم ما نیاز داشت. ما هرگز این روند را زیر سوال نبردیم، چون کارها اینگونه پیش میرفت. اما هوش مصنوعی (AI) همه چیز را تغییر داده است.
سپردن کارهای رباتیک به رباتها
هوش مصنوعی اکنون بسیاری از کارهایی را که ما برای «چرخاندن امور» انجام میدادیم، بر عهده گرفته است: خلاصهنویسیها، گزارشها، پیگیریها، بهروزرسانیها و پر کردن صفحات اکسل. این فناوری میتواند سازماندهی، محاسبه و اجرا را با سرعتی انجام دهد که انسان هرگز به گرد پایش نمیرسد.
این درک در ابتدا عجیب و شاید ترسناک به نظر برسد، اما در عین حال رهاییبخش است. اکنون میتوانیم بخشهای مکانیکی را واگذار کنیم؛ کارهای رباتیک را به رباتها بسپاریم و به «کار انسانی» بازگردیم. کارِ تفکر، تصمیمگیری، طراحی و برقراری ارتباط.
زمانی که هیاهوی کارهای تکراری فروکش میکند، جلسات کاری رنگ و بوی دیگری میگیرند. فضای بیشتری برای پرسیدن سوالات بهتر ایجاد میشود. مکالمات از «چک کردن تسکها» به سمت اهداف کلان تغییر میکند: کسبوکار واقعاً چه هدفی دارد؟ قدم بعدی چیست؟ چگونه استراتژی را تدوین کنیم و تیم را حول یک هدف مشترک همسو سازیم؟
شکاف آمادگی و ظهور رهبران «فولاستک»
ما هنوز در اتاق انتظار این گذار هستیم. گزارش «روندهای سرمایه انسانی جهانی ۲۰۲۴» موسسه «دیلویت» (Deloitte) این لحظه را «شکاف آمادگی» مینامد. اکثر رهبران تایید میکنند که هوش مصنوعی و فناوری سازمانهایشان را در سالهای آینده دگرگون خواهد کرد، اما تعداد کمی آمادگی هدایت نیروهایشان در این مسیر را دارند. ابزارها آمادهاند، اما انسانها هنوز در حال تطبیق هستند.
برای مدیران، این لحظهای برای تغییر کانون توجه است. کارها هنوز نیاز به نظارت دارند، اما جنس نظارت تغییر کرده است. مساله دیگر نظارت بر وظایف خرد نیست؛ بلکه نظارت بر جهتگیری است. رهبری در عصر جدید یعنی پاسخگویی در قبال «چگونگی خلق کار»، نه صرفاً «چگونگی تکمیل آن»
در این دوران، کسانی موفق خواهند بود که بتوانند پیچیدگیها را به شفافیت تبدیل کنند. آنها کسانی هستند که مکدیرمید آنها را رهبران «فولاستک» (Full-stack Leaders) مینامد؛ افرادی که لایههای مختلف محصول، انسان و فرآیند را درک میکنند و به روانی میان آنها حرکت میکنند. هوش مصنوعی قطعات تکراری را از بشقاب ما برداشته تا فرصت فکر کردن، خلق کردن و ساختن با نیت قبلی را به ما بازگرداند.