بلک فرایدی در سالهای اخیر به یکی از مهمترین رویدادهای خرید در تقویم دیجیتال ایران تبدیل شده؛ رویدادی که نه فقط رفتار مصرفکنندگان، بلکه شیوه فعالیت برندها، کمپینهای بازاریابی و الگوهای گفتوگوی کاربران در شبکههای اجتماعی را تحتتأثیر قرار میدهد. در شرایطی که تخفیفها، تبلیغات و رقابت میان پلتفرمها هر سال گستردهتر میشود، شبکههای اجتماعی به اصلیترین میدان مشاهده و تحلیل این تحولات تبدیل شدهاند. بررسی محتواهای شبکههای اجتماعی فرصتی فراهم میکند تا نه تنها میزان توجه کاربران و عملکرد برندها، بلکه شکلگیری موجهای محتوایی، تغییرات رفتاری در روزهای منتهی به بلک فرایدی را به صورت دادهمحور مطالعه کنیم.
بررسی روند انتشار محتوای بلک فرایدی در ایکس و تلگرام

تحلیل دادههای لایفوب پیرامون بلک فرایدی ۱۴۰۴ در دو پلتفرم ایکس و تلگرام نشان میدهد که این رویداد در فضای دیجیتال ایران، از یک الگوی موجمحور و زمانمند پیروی کرده است؛ الگویی که میزان توجه کاربران، فعالیت برندها و حجم انتشار محتوا را در طول زمان به شکل کاملاً قابل پیشبینی تغییر داده است. دادهها نشان میدهد که از ۲۰ تا ۲۳ آبان، حجم محتوا پایین و محدود بوده و بیشتر شامل اشارههای پراکنده و محتوای غیرمتمرکز بوده است. اما از ۲۴ آبان، روند انتشار وارد مرحله رشد اولیه میشود؛ مرحلهای که کاربران به تدریج شروع به گفتگو درباره تخفیفها میکنند و شرکتها نیز آرام آرام کمپینهای خود را آغاز میکنند.
از این تاریخ به بعد، نمودار حجم محتوا در هر دو پلتفرم (به ویژه تلگرام) روند صعودی پایدار را تجربه میکند. این رشد مرحلهای تا پایان آبان و ابتدای آذر ادامه پیدا کرده و با نزدیک شدن به روز اصلی بلک فرایدی، روند صعودی شدت بیشتری یافته است.
اوج انتشار محتوا در ۷ آذر رخ داده است. این جهش نشان میدهد که همزمان با فعال شدن همه کمپینهای تخفیفی و رفتن کاربران به سمت خرید، شبکههای اجتماعی نیز در بالاترین سطح مشارکت قرار گرفتهاند. تفاوت چشمگیر حجم محتوا در تلگرام و ایکس به خوبی نشان میدهد که تلگرام در این دوره بستر اصلی انتشار تبلیغات، تخفیفها، آفرهای لحظهای و پیامهای بازرگانی بوده است؛ محتوایی که معمولاً در حجم بالا و به صورت پیوسته منتشر میشود.
در مقابل، ایکس بیشتر محل انتشار محتوای کاربرمحور، واکنشهای لحظهای، شوخیها، نقدها و روایتهای واقعی کاربران از تجربه خرید بوده و کمتر درگیر انبوه تبلیغات مستقیم برندها شده است. پس از پایان روز اصلی بلک فرایدی، از ۸ آذر به بعد، حجم محتوا در هر دو پلتفرم به سرعت افت کرده و طی چند روز به سطح معمول ماههای عادی بازمیگردد. این افت شدید نشان میدهد که بلک فرایدی در شبکههای اجتماعی یک «موج کوتاهمدت اما شدید» ایجاد میکند که با پایان تخفیفها فوراً فروکش میکند.
الگوهای محتوایی و نگرش کاربران به بلک فرایدی ۱۴۰۴

تحلیل محتوای کاربران نشان میدهد که بلک فرایدی امسال نه تنها یک رویداد تجاری، بلکه یک سوژه اجتماعی بوده که بخش زیادی از بازتابهای آن در قالب طنز، کنایه و نقد بیان شده است.
بیشترین سهم از مضامین مطرح شده به طنز بلک فرایدی (۴۰ درصد) اختصاص دارد. کاربران با ساختن میمها، نوشتن توییتهای طنزآمیز و مقایسههای کنایهدار، عملاً یک روایت جمعی از بلک فرایدی خلق کردهاند که بیشتر بر پایه سرگرمی و انتقاد اجتماعی شکل گرفته است. این رفتار نشان میدهد که کاربران این رویداد را بیش از آنکه جدی بگیرند، با حس «بیاعتمادی» یا «انتظار پایین» دنبال کردهاند و طنز به ابزاری برای بیان این نگاه تبدیل شده است.
دومین مضمون پربازتاب، تخفیفنمایی با سهم ۳۰ درصد است؛ موضوعی که در سالهای اخیر به یکی از پرتکرارترین نقدهای مخاطبان تبدیل شده است. کاربران در این دسته به تخفیفهای صوری، افزایش قیمت قبل از رویداد، درصدهای غیرواقعی و تفاوت قیمت واقعی با قیمت نمایش داده شده اعتراض کردهاند. این سهم بالا نشاندهنده وجود یک شکاف آشکار میان تبلیغات و تجربه کاربران است که باعث شده مفهوم «تخفیف معتبر» برای بسیاری زیر سؤال برود.
در کنار این دو محور انتقادی و طنزآلود، فرصتهای خرید با ۲۷ درصد نشان میدهد که بخش قابلتوجهی از کاربران همچنان توانستهاند پیشنهادهای واقعی و تخفیفهای معتبر پیدا کنند. این دسته غالباً شامل تجربیات مثبت از خرید پوشاک، کالاهای دیجیتال و محصولات خانگی بوده است.
موضوعاتی مانند مقایسه با نسخه جهانی (۲ درصد) و چالشهای ارسال و کیفیت (۱ درصد) سهم کمتری داشتهاند، اما نقش مهمی در روایت پس از خرید داشتهاند؛ به خصوص در هفته بعد از روز اصلی بلک فرایدی که کاربران تجربیات نهایی خود را از کیفیت کالا و زمان ارسال به اشتراک گذاشتهاند. مجموع این دادهها نشان میدهد که بلک فرایدی ۱۴۰۴ نه تنها یک جشنواره تخفیف، بلکه محلی برای ارزیابی صداقت برندها، انتقاد به تخفیفنمایی و بازتاب حس عمومی کاربران نسبت به کیفیت تجربه خرید بوده است.
برندهای پرسروصدای بلک فرایدی ۱۴۰۴

یکی از مهمترین بخشهای تحلیل، بررسی برندهایی است که در بلک فرایدی ۱۴۰۴ بیشترین سهم از گفتوگوهای کاربران را به خود اختصاص دادهاند. بررسی دادهها نشان میدهد که تنها چند برند توانستهاند بخش عمدهای از توجه کاربران را به خود جلب کنند و عملاً در مرکز روایت بلک فرایدی قرار بگیرند.
در صدر این فهرست، دیجیکالا با سهم ۵۴ درصد قرار دارد؛رقمی که نشان میدهد بیش از نیمی از تمام گفتگوهای مرتبط با برندها درباره این شرکت بوده است. بخش قابل توجهی از این بازتابها شامل نقدهای کاربران به قیمتگذاری، واکنشها به تخفیفنمایی، تجربه خریدهای موفق و ناموفق و حجم بالای طنزهای مرتبط با این برند بوده است. این سهم بالا الزاماً نشانه محبوبیت نیست؛ بلکه نشاندهنده این است که دیجیکالا در ذهن کاربران، «واژه مترادف بلک فرایدی» است و هر نوع تجربه یا انتقاد اغلب به این برند گره میخورد.
پس از آن، اسنپ با سهم ۳۵ درصد دومین برند پرتکرار است. گفتگوهای مربوط به اسنپ بیشتر بر کیفیت خدمات، تجربه کاربران از خرید یا سفارش، تخفیفهای پلتفرم و واکنشها به کمپینهای تبلیغاتی آن متمرکز بوده است.
در لایه بعدی، سهم برندهای دیگر مانند فیدیبو (۵ درصد)، جینوست (۳ درصد)، تکنولایف (۲ درصد) و چرم مشهد (۱ درصد) بسیار کمتر است. این اختلاف گسترده نشان میدهد که روایت اصلی بلک فرایدی عمدتاً حول دو برند بزرگ شکل گرفته است و سایر برندها تنها نقش مکمل در گفتگوها داشتهاند. این تمرکز توجه بیانگر آن است که در فضای آنلاین، تعداد کمی از برندها توان شکلدهی به موج رسانهای بلک فرایدی را دارند.
تحلیل رضایت و نارضایتی کاربران از بلک فرایدی

تحلیل تجربه کاربران از خرید در بلک فرایدی ۱۴۰۴ تصویری دوگانه و ناهمگون از کیفیت این رویداد ارائه میدهد. سامانه سوشال لیسنینگ لایفوب نشان میدهد که ۵۳ درصد از کاربران تجربهای منفی را گزارش کردهاند؛ تجربههایی شامل دریافت کالای بیکیفیت، مغایرت میان تبلیغ و محصول، افزایش قیمت پیش از تخفیف، ارسال دیرهنگام یا نارضایتی از خدمات پس از خرید. این بخش از کاربران عمدتاً بر این نکته تأکید داشتهاند که فاصله میان تبلیغات بلک فرایدی و نتیجه نهایی خرید، اعتماد آنها را کاهش داده است.
در مقابل، ۴۷ درصد از تجربهها مثبت بوده است. کاربران این دسته عمدتاً به تخفیفهای واقعی، کیفیت مناسب کالا، فرآیند خرید روان و ارسال قابل قبول اشاره کردهاند. این گروه نشان میدهد که بلک فرایدی ۱۴۰۴ همچنان فرصتهای قابل توجهی برای خریداران به همراه داشته است، اما این فرصتها برای همه برندها یا همه گروههای کالایی یکسان نبوده است. این توزیع نزدیک اما نامتعادل نشان میدهد که بلک فرایدی ۱۴۰۴ نتوانسته تجربهای کاملاً یکپارچه و قابل اعتماد برای همه کاربران فراهم کند.