این یک روایت کلاسیک در سیلیکون ولی بود: غول بزرگ و کند، در این مورد گوگل، توسط یک استارتاپ چابکتر به نام OpenAI غافلگیر شد.
در سال ۲۰۱۶، «ساندار پیچای» مدیرعامل گوگل، در اولین نامه خود به سهامداران اعلام کرد که گوگل به سمت «دنیای اول-هوش-مصنوعی» (AI-first world) حرکت میکند. با این حال، در اواخر سال ۲۰۲۲، یک شرکت نسبتاً ناشناخته ناگهان فرش را از زیر پای گوگل کشید. ChatGPT یک شبه به پدیدهای جهانی تبدیل شد و گوگل، که مدتها خود را رهبر هوش مصنوعی میدید، عقب افتاده به نظر میرسید.
در سه سالی که از آن زمان گذشته، غول جستجو به سرعت برای تغییر اوضاع اقدام کرده است. این شرکت بخشهای کلیدی کسبوکار خود را در داخل متحول کرد و تلاشی تهاجمی برای تزریق هوش مصنوعی مولد به محصولات اصلی خود آغاز کرد.
جدیدترین مدل هوش مصنوعی آن، «Gemini 3»، این ماه با نقدهای درخشان عرضه شد. نکته مهم این است که Gemini 3 از روز اول در «جستجو» (Search) – با ارزشترین کسبوکار گوگل – راهاندازی شد؛ سیگنالی قوی مبنی بر اینکه شرکت پس از سه سال، سرانجام به نظم رسیده است.
با این حال، سوالات بزرگی وجود دارد که گوگل همچنان درگیر بازسازی تصویر خود در عصر هوش مصنوعی با آنها دستوپنجه نرم میکند. مزیت اولین حرکت OpenAI به این معنی بود که ChatGPT به «کلینکس» (Kleenex) هوش مصنوعی تبدیل شده است – نامی که همه این فناوری را با آن میشناسند – و تغییر این ذهنیت برای گوگل دشوار خواهد بود.
پرسشهای وجودی؛ آیا گوگل اینترنت را میبلعد؟
مهمتر از برندسازی، پرسشهای وجودیتری مطرح است. عمدتاً، گوگل چگونه میتواند اکوسیستم سالم وب را پس از اینکه هوش مصنوعی اینترنت را بلعید، حفظ کند؟
برای همگام شدن با رقبا، گوگل در حال بازآفرینی «جستجو» نه به عنوان یک فهرست راهنما، بلکه به عنوان یک «گفتگو» است که زحمت اسکرول کردن و کلیک کردن را از بین میبرد. اینکه این تحول چه معنایی برای آینده اینترنت دارد، یک سوال پایدار است. با این حال، کسبوکار گوگل ممکن است نه تنها از این «خود تخریبی» جان سالم به در ببرد، بلکه شکوفا شود.
یک مدیر اجرایی سابق گوگل میگوید: «آنها کاربران را در اختیار دارند و تا زمانی که به عرضه محصولات جدید ادامه دهند، هیچکس نمیتواند با بازوهای توزیع آنها رقابت کند. آنها در هر سناریویی برنده بیرون میآیند.»
گوگل در بیانیهای به بیزنس اینسایدر گفت: «ما قبلاً تغییرات پلتفرم را پشت سر گذاشتهایم و هر بار این یک لحظه گسترش برای گوگل و جستجو بوده است. ما به سرعت حرکت میکنیم، نوآوری میکنیم و فرصتهای جدیدی برای محصولات، شرکا و کاربران خود ایجاد میکنیم – و این همان کاری است که با هوش مصنوعی انجام میدهیم.»
ظهور جمنای؛ از غافلگیری تا ادغام
آیا گوگل این اتفاق را پیشبینی میکرد؟ بستگی دارد از چه کسی بپرسید.
هنگامی که ChatGPT عرضه شد، کارمندان گوگل ترکیبی از ناامیدی و تسکین را تجربه کردند. برخی روی پروژههای مشابهی کار کرده بودند که هرگز از دیوارهای گوگل خارج نشده بود و دیدن اینکه یک رقیب بسیار کوچکتر افتخار را نصیب خود میکند، ناامیدکننده بود. برخی دیگر آن را به عنوان شلیک تپانچه شروع مسابقه هوش مصنوعی و چراغ سبزی برای گوگل میدیدند تا بالاخره هوش مصنوعی خود را به جهان عرضه کند.
گوگل هرگز کمبود مغز متفکر یا فناوری نداشته است. کارمندان «DeepMind» (دیپمایند)، یک آزمایشگاه تحقیقاتی هوش مصنوعی در شرکت مادر گوگل، قبل از ظهور ChatGPT در حال کار روی مدلهای زبان بزرگ بودند، اما رهبران نگران بودند که انتشار یک چتبات مستعد سوگیری یا خطا، واکنشهای منفی شدیدی را برانگیزد.
آنچه برخی از رهبران داخل شرکت را شگفتزده کرد – و جایی که به گفته خودیها، گوگل در نهایت اشتباه محاسباتی کرد – این بود که کاربران تا حد زیادی به کاستیهای ChatGPT اهمیتی نمیدادند.
در DeepMind، تیمها به سرعت برای ارایه یک پاسخ داخلی به ChatGPT بسیج شدند و توسعه چتباتی به نام «Sparrow» (اسپارو) را آغاز کردند. به گفته افرادی که روی آن کار میکردند، هدف این بود که Sparrow حفاظهای ایمنی و دقت بیشتری نسبت به ChatGPT داشته باشد. اما این پروژه عمر کوتاهی داشت؛ پس از آنکه گوگل دو آزمایشگاه اصلی هوش مصنوعی خود، DeepMind و «Brain» را با یکدیگر ادغام کرد، شرکت تمام تمرکز خود را بر یکپارچهسازی تیمها و تمرکز کامل بر پروژه بزرگتر و جامعتر یعنی Gemini گذاشت و بدین ترتیب پروژه Sparrow متوقف شد.
آینده جستجو و تهدید اکوسیستم وب
در سه سال گذشته، گوگل نشان داده که خود تخریبی میتواند آسان به نظر برسد. این شرکت به تازگی اولین فصل ۱۰۰ میلیارد دلاری خود را گزارش کرد. کسبوکار ابری آن که مدتها در رتبه دوم پس از آمازون و مایکروسافت بود، در حال رشد انفجاری است و تراشههای تخصصی هوش مصنوعی آن ناگهان با تقاضای عظیمی مواجه شدهاند.
کارمندان فعلی و سابق میگویند بزرگترین مزیت گوگل این است که «پشته کامل فناوری» (Full tech stack) مورد نیاز برای پاسخگویی به رونق هوش مصنوعی را در اختیار دارد: محصولات، محققان و زیرساخت ابری.
با این حال، «جستجو» هسته اصلی کسبوکار گوگل باقی مانده است. اکنون گوگل باید بفهمد که آیا «AI Overviews» (خلاصههای تولیدشده توسط هوش مصنوعی که پاسخهای فوری به کاربران میدهند) و بازآفرینی جستجو در «حالت هوش مصنوعی» (AI Mode)، به همان اندازه در تبلیغات جستجو درآمدزا هستند یا خیر.
تحلیلگران صنعت در «EMARKETER»، پیشبینی میکنند که سهم گوگل از بازار تبلیغات جستجو برای اولین بار در سال آینده به زیر ۵۰ درصد خواهد رسید و تا پایان سال ۲۰۲۶ به ۴۸.۹ درصد کاهش مییابد.
گوگل، حداقل به صورت علنی، نگران به نظر نمیرسد. «لیز رید» (Liz Reid)، رئیس جستجوی گوگل، اخیراً به وال استریت ژورنال گفت که اگرچه تغییرات در جستجو منجر به کاهش ترافیک به برخی وبسایتها شده، اما تعداد کلی پرسوجوها (Queries) در حال افزایش است، زیرا گوگل رسیدن به پاسخها را آسانتر کرده است.
اما این دقیقاً همان چیزی است که ناشران را نگران کرده است. یک مطالعه اخیر «Pew Research» (پیو ریسرچ) نشان داد که وقتی یک خلاصه هوش مصنوعی (AI Overview) ظاهر میشود، کاربران تنها در ۸ درصد مواقع روی یک لینک سنتی کلیک میکنند، در حالی که این رقم در غیاب خلاصه هوش مصنوعی ۱۵ درصد بود. (گوگل این تحقیق را ناقص خوانده است)
«لیلی ری» (Lily Ray)، معاون شرکت تحقیقاتی سئو Amsive، گفت که تغییر به سمت گوگلِ اول-هوش-مصنوعی، کسب درآمد را برای ناشران و سازندگان محتوا که بخش عمده وب را میسازند، دشوارتر میکند. او میپرسد: «اگر مردم دیگر محتوا منتشر نکنند، گوگل اطلاعات مورد نیاز برای ساختن AI Overviews خود را از کجا به دست خواهد آورد؟»
«متیو پرینس» (Matthew Prince)، مدیرعامل «Cloudflare»، رباتهای پاسخگوی هوش مصنوعی را یک «تهدید وجودی» برای اینترنت خوانده است. او میگوید: «اگر سازندگان محتوا نتوانند از کاری که انجام میدهند ارزشی کسب کنند، دیگر محتوای اصلی خلق نخواهند کرد.»