تحریریه 
به گزارش بیزینس‌اینسایدر، در ژوئیه ۲۰۲۴، «ماگدالنا رابینسون» (Magdalena Robinson) از سمت خود به عنوان معاون جذب استعداد در یک آژانس رسانه‌ای تعدیل شد. خبر شوکه‌کننده بود، اما او تصمیم گرفت نیمه پر لیوان را ببیند و مدتی استراحت کند. اما زمانی که در ژانویه جستجوی کار را آغاز کرد، با واقعیتی تلخ روبرو شد. یازده ماه و ۳۰۰ درخواست شغلی بعد، او هنوز حتی یک پیشنهاد کاری دریافت نکرده است.
او با تعجب می‌گوید: «نمی‌دانم چه خبر است. آیا آن‌قدر غیرقابل استخدام هستم؟» رابینسون رزومه‌ای درخشان دارد و به عنوان یک مدیر اجرایی استخدام، تصور می‌کرد قواعد بازی را می‌داند. اما او تنها نیست؛ بسیاری از کارجویان حرفه‌ای احساس می‌کنند رزومه‌هایشان را به درون یک سیاه‌چاله پرتاب می‌کنند.
سیاه‌چاله استخدام و آمارهای نگران‌کننده
برای درک عمق فاجعه، داده‌های پلتفرم «گرین‌هاوس» (Greenhouse) بررسی شده است. در سه ماهه گذشته، هر موقعیت شغلی به طور میانگین ۲۴۲ درخواست دریافت کرده که تقریباً سه برابر سال ۲۰۱۷ است. این یعنی وقتی کسی امروز رزومه‌ای ارسال می‌کند، شانس واقعی او برای گرفتن شغل، عدد ناچیز ۰.۴ درصد است.
شاید تصور کنید کارفرمایان از داشتن این حجم از گزینه خوشحال‌اند، اما آن‌ها نیز کلافه شده‌اند. مسئولان استخدام زیر بار سیلی از رزومه‌های بی‌کیفیت غرق شده‌اند و ابزار مناسبی برای غربالگری ندارند. «دنیل چیت» (Daniel Chait)، رییس و مدیرعامل گرین‌هاوس می‌گوید: «هیچ‌کس از وضعیت فعلی راضی نیست. چیزی در فناوری شکسته است.»
نقش هوش مصنوعی در «ازدحام» بازار کار
اقتصاددانان به این وضعیت «ازدحام» (Congestion) می‌گویند؛ پدیده‌ای که در آن بازارها به دلیل شلوغی بیش‌ازحد از کار می‌افتند. «الوین راث» (Alvin Roth)، اقتصاددان برنده جایزه نوبل، معتقد است بازارهای موفق باید با این ازدحام بجنگند.
مشابه اتفاقی که در اپلیکیشن‌های دوست‌یابی آنلاین رخ داد، در بازار کار نیز ابزارهایی مانند «ChatGPT» و دکمه‌های «Easy Apply» لینکدین، ارسال درخواست را بیش‌ازحد آسان کرده‌اند. کارجویان برای مقابله با عدم پاسخگویی، با کمک هوش مصنوعی رزومه‌های انبوه تولید می‌کنند. در نتیجه، نسبت درخواست به هر مسئول استخدام در گرین‌هاوس اکنون ۵۰۰ به ۱ است؛ چهار برابر بیشتر از چهار سال پیش.
تلاش برای نجات با الگوریتم‌ها
پلتفرم‌هایی مانند لینکدین و گرین‌هاوس در حال آزمایش قابلیت‌هایی مثل «Dream Job» یا «Top Choice» هستند تا به کارجویان اجازه دهند علاقه‌مندی واقعی خود را نشان دهند. با این حال، این راهکارها شبیه چسب زخم زدن روی یک عضو قطع شده است.
در حالی که شرکت‌ها به دنبال استفاده از هوش مصنوعی برای غربالگری هستند، ترس از شکایت‌های قانونی (مانند پرونده اخیر علیه Workday) آن‌ها را محتاط کرده است. با این حال، تا زمانی که تعادل انسانی به بازار بازنگردد، افراد باسابقه مثل رابینسون قربانی می‌شوند. او که اکنون برای تامین هزینه کلاس‌های اسکیت دخترش در یک خواربارفروشی کار می‌کند، می‌گوید: «قلبم می‌شکند که نمی‌توانم زندگی گذشته‌ام را تامین کنم. من فقط می‌خواهم کار کنم.»
