سعید رحمانی، موسس سرآوا در واکنش به این ادعای برخی افراد که پول وس از سوی شرکت «رهنما کامیابان نخستین» وارد سرآوا و استارتاپهای پورتفوی این شرکت شده است، در توییتر اعلام کرد شرکت رهنما در مجموع ۱.۵ میلیارد تومان برای ۵ درصد سهام سرآوا در سال ۱۳۹۱ سرمایهگذاری کرده که از کسبوکار اصلیشان یعنی گروه صنعتی پلار بوده و آن زمان وس در کار نبوده است.
پس از انتشار ویدیوی شکست سکوت سعید رحمانی که آخر هفته گذشته منتشر شد، محمد جرجندی که خود را کارشناس و محقق امنیت سایبری معرفی میکند، در توییتر اعلام کرد که سرمایه به دست آمده از کسبوکارهای حوزه وس (VAS)، توسط شرکت رهنما در شرکت سرآوا و دیگر استارتاپهای پورتفوی آن سرمایهگذاری و منجر به رشد آنها شده است.
جرجندی پیشتر نیز بارها ادعا کرده بود که پول وس وارد کافهبازار و دهها شرکت دیگر استارتاپی و منجر به رشد آنها شده است.
اکنون سعید رحمانی، موسسس و مدیرعامل سابق سرآوا در واکنش به توییت جرجندی که ادعا کرده پول وس وارد سرآوا شده، رشته توییتی را منتشر کرد که متن آن به شرح زیر است:
با سلام خدمت جناب جرجندی. با عذرخواهی به دلیل تاخیر در پاسخگویی به نکاتی که عرض کردید، حجم مساعدت دوستان بیش از اندازه بوده و من هم قول دادم به تک تک نکات شخصا جواب بدهم.
و این تعهد تبدیل به یک کار شبانهروزی شده! که انتظار آن را نداشتم. اگر اجازه بدهید من به مطالبی بپردازم که از آن مطلع هستم و مربوط به سرآوا و شرکتهایی میشود که با آنها آشنا هستم. همچنین اجازه میخواهم که از قضاوت کردن مرا پرهیز بدارید.
من با اطمینان خدمتتان عرض میکنم که سرآوا یک ریال در وس (VAS) و شرکتهای این حوزه سرمایهگذاری نکرده است. همچنین هیچ یک از شرکتهای پورتفولیو سرآوا نیز در این حوزه وارد نشدند. این هم تصادفی نبود؛ از زمانی که من در Naspers بودم، یاد گرفتم که سرمایهگذاریهای ما میبایست درازمدت و برای خلق ارزش باشد و کلا از سرمایهگذاریهای کوتاهمدت و فرصتطلبانه پرهیز کنیم.
همچنین از روز اول میدانستم که نهایتا برای رشد این استارتاپها نیاز به جذب سرمایه خارجی و انتقال تجربه بینالمللی خواهیم داشت؛ از اینرو از سرمایهگذاری در حوزههای حساس مانند ارتباطات، زیرساخت و پیامرسان وغیره پرهیز کردیم.
توافقنامه سهامداران سرآوا نیز بر همین مبنا تهیه شده است: سهامداران سرآوا میبایست از بخش خصوصی باشند، تحریم نباشند و صلاحیت سهامداری در سرآوا را داشته باشند، ضمن اینکه نمیتوانند بیش از ۱۵٪ سهام در سرآوا داشته باشند.
کل مبلغ سرمایه جذب شده از سرمایهگذاران داخلی سرآوا در آن زمان یعنی سال ۱۳۹۱ که ما در دیجیکالا، کافهبازار و چند شرکت دیگر سرمایهگذاری کردیم، در مجموع ۲۵ میلیارد تومان بود. شرکت «رهنما کامیابان نخستین» برای ۵٪ سهام سرآوا، مبلغ ۱.۵ میلیارد تومان در سرآوا سرمایهگذاری کرد. این مبلغ به پول آن زمان معادل حدودا ۴۰۰ هزار دلار بود که به نرخ امروز ۲۸ هزار دلار میشود. تا جایی که من مطلع هستم این مبلغ از کسبوکار اصلی ایشان یعنی گروه صنعتی «پلار» در حوزه لوازم خانگی بوده است.
در سرآوا من با تکیه بر جذب سرمایه از بخش خصوصی و مستقل داخلی کشور کار را شروع کردم. من هیچیک از سرمایهگذاران اولیه را از قبل نمیشناختم. با فرهاد رهنما از طریق یکی دیگر از سهامداران اولیه آشنا شدم. ایشان به نظر من فردی توانا و کارآفرین آمد که برای فعالیت اقتصادیاش در صنعت گرمایش با نام برند پلار، کسبوکار خوشنامی را ساخته بود.
در آن زمان اصلا بحث و درآمدی در مورد وس نبود و این حوزه تازه در حال شکلگیری بود. سرمایه تمامی سرمایهگذاران سرآوا از بخشهای مختلف سنتی جذب شد. و این یکی از افتخارات ماست که اولین جذب سرمایه داخلی را انجام دادیم و سرمایه بخش سنتی را به فضای جدید دیجیتال وارد کردیم.
۹ سرمایهگذار اولیه سرآوا تصمیم گرفتند به جای خرید ارز و طلا یا ملک، تعهد به سرمایهگذاری روی نیروی انسانی جوان کشور بدهند. فرهاد هم در این میان تعهد به ۱.۵ میلیارد تومان سرمایهگذاری را متقبل شد و تا ریال آخر آن را هم به موقع پرداخت کرد.
تجربه من با خانواده رهنما این است و من اطلاعی در مورد دیگر سرمایهگذاریهای ایشان ندارم. این از حوزه اطلاعات من خارج هست و توضیح میدهم چرا.
سرآوا مثل هر صندوق یا شرکت سرمایهگذاری دیگر، در زمان جذب سرمایه حداکثر توان خود را به کار میبرد که صلاحیت افراد و شرکتهای سرمایهگذار خود را تایید کند. همهی سهامداران توافقنامه سهامداری سرآوا را که حافظ منافع سرآوا، شرکتهای پورتفولیو و همگی سهامداران است را امضا کردهاند.
این محدودهای است که ما به آن متعهد شدیم. اینکه سهامداران سراوا در چه حوزههای دیگری سرمایهگذاری کردهاند یا خواهند کرد تا زمانی که در رقابت با سرآوا و شرکتهای پورتفو آن نباشد خارج از محدوده نظر سرآوا است.
اگر هم شخصی سوال میکنید، من مخالف سرمایهگذاری در حوزه وس بودم و هستم. ولی مطمئن نیستم آنهایی که در این حوزه وارد شدند واقعا به چه نیتی بوده و آیا چه حکمی برای ایشان باید صادر کرد. یا مهمتر از آن آیا من در موقعیتی هستم که راجع به آن حکم اظهار نظر کنم.
من پیشنهاد میکنم شما که مثل ما رنج دوران دیدهاید، با دید و نظری باز این مباحث را به گفتوگو و تبادل نظر بگذارید. من هم قول میدهم مشارکت کنم و دوست دارم نظرات تیم رهنما به خصوص امیر وهوشی را در این مورد بشنوم. نهایتا هدف درسگیری از این دوران است نه تخریب شخصیتها و یا صدور حکم.